• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5350 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۲۳ آبان

نظريه برچسب‌زني در سياست

عباس عبدي

يكي از نظريات مشهور در جامعه‌شناسي و در تحليل رفتار مجرمانه، نظريه برچسب‌زني است. اين نظريه توضيح مي‌دهد كه چگونه مي‌توانيم با واژگان منفي و اطلاق آن به ديگران در هويت و رفتار آنان تاثير بگذاريم و آنان را ناخواسته به سوي رفتاري سوق دهيم كه ابتدا از آن بيزار هستند. براي نمونه همين قانون مربوط به حجاب، انواعي از پوشش را جرم تلقي مي‌كند كه در نهايت موجب برچسب مجرم بر بسياري از زنان مي‌شود. هنگامي كه اين برچسب زده شد، آنان را به جرگه مجرمين و در تقابل با حكومت وارد مي‌كنيم و اين آغاز راه است. يا نمونه ديگر در همين ماجراي اخير، اطلاق عنوان اغتشاش‌گر يا وابسته به خارج به جوانان است كه اين نيز نوعي برچسب‌زني است كه اين عناوين را عادي‌سازي مي‌كند و با ريختن قبح و زشتي چنين صفاتي، افراد را در اين موقعيت رفتاري تثبيت مي‌كند و كساني كه هزينه دريافت اين برچسب را تحمل كنند، ادامه آن راه را هم پذيرا خواهند شد. خيلي از بازداشت‌ها و تشكيل پرونده‌هاي كيفري موجب مي‌شود كه افراد عادي داراي سوءسابقه محسوب شوند و اين برچسبي است كه آنان را به تداوم اين مسير ترغيب مي‌كند، زيرا دچار محدوديت‌ها و مشكلاتي مي‌شوند كه ادامه راه برچسب‌زده‌شده براي آنان گريزناپذير و مقرون به‌صرفه‌تر است. بدترين نوع برچسب‌زني براي خارج كردن رقيب از ميدان است. اين اتفاق در مورد بلوچستان و بلوچ‌ها رخ داده است. سه برچسب ناروا به آنان زده مي‌شود كه متاسفانه مطابق اين نظريه و در صورت تداوم اين برچسب‌زني آنان را تشويق مي‌كند كه مطابق اين برچسب‌ها زندگي كنند. اولين آن برچسب وهابيت و نزديكي آنان به آل سعود است. اين برچسب بسيار زشت و از سوي برخي از تندروهاي روحاني زده مي‌شود تا رفتار و مواضع زشت خودشان را موجه كنند. 

به‌طور كلي اهل سنت در بلوچستان به نسبت نزديك‌تر از گرايش‌هاي ديگر اهل سنت به شيعيان هستند، به علاوه وهابيت نيز كمترين نفوذ را در جهان تسنن داشته است و اگر در حال رشد بوده به علت تقابل ديني است كه ايجاد شده است. اين برچسبي ناجوانمردانه است. مشابه همان كاري كه وهابيون در برچسب‌زني به شيعيان مي‌كنند. در اينكه گرايش سلفي و سنتي‌گرا در ميان اهل تسنن وجود دارد شكي نيست، همان‌طور كه گرايش مشابه و حتي به صورت ارتجاعي در ايران و نزد برخي شيعيان وجود دارد ولي اين امر به معناي وابستگي به سعودي‌ها نيست. البته سعودي‌ها پول فراواني دارند و سرمايه‌گذاري مي‌كنند، ولي با برچسب‌زني به اقوام ايراني، بيش از همه به وهابيون و افزايش نفوذشان كمك مي‌كنند و قبح چنين انتسابي را از ميان مي‌برند و اين عملي به غايت نابخردانه است. برچسب دوم زندگي از راه قاچاق است اعم از سوخت، يا مواد مخدر و... كه در فيلم‌ها نيز ديده مي‌شود. اين مساله حتي اگر وجود داشته باشد، بيش از آنكه محصول خواست و انتخاب آنان باشد، ناشي از وضعيت و سطح توسعه اقتصادي و پايين بودن مشاركت سياسي و اقتصادي و وضعيت تحصيلي آنان و نيز موقعيت جغرافيايي است. اينها ذاتي هيچ گروه و قومي نيست، بلكه در شكل‌گيري چنين وضعي بيش از همه بايد به عملكرد حكومت و وضعيت عمومي منطقه رجوع كرد. مطالعات انجام‌شده در اين باره گوياست. مطالعه‌اي كه در سال ۱۳۷۸ در استان انجام شد و تحليل ثانويه آن را بنده انجام دادم به خوبي نشان‌دهنده شكاف موجود ميان گروه‌هاي قومي آنجاست و نمي‌توان بدون پرداختن به اين نكته درباره آنان داوري كرد. و بالاخره سومين برچسب‌زني كه ناجوانمردانه‌ترين و خطرناك‌ترين برچسب نيز هست، تجزيه‌طلبي است. موضوعي كه با فرهنگ و رفتار بلوچ تطابقي ندارد زيرا پيمايش‌هاي ملي نشان داده كه بلوچ‌ها بيشترين تعلقات ملي را دارند. زدن چنين برچسبي موجب عادي‌سازي و ترويج اين گرايش خواهد شد، در حالي كه از اساس چنين گرايشي جدي و غالب نيست. حكومت ايران مهم‌ترين كاري كه بايد انجام دهد، منع افراد و گروه‌ها و رسانه‌ها از زدن اين برچسب‌هاي ناروا به اقوام و گروه‌ها و شهروندان ايراني است. به جاي اينكه دنبال منتقد و معترض باشيد تا به حساب آنان برسيد، بهتر است نيروهاي خود را جمع‌ و‌ جور كنيد كه با برچسب زدن بحران‌آفريني نكنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون